سوينسوين، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه سن داره

ناز ببه

میوهههههههههههههههههههههههههه

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام خانمم نمی دونم این ویار من به میوه کی کمتر میشه کیلو کیلو میوست که در عرض چند ثانیه تو دهن مامانی گم میشه آلوچه و زردآلو و گیلاس و آلبالو در عرض چند ثانیه و طالبی و چزیای دیگه تو یکبار و بستنی ترش میوه ای روزی یک عدد اوه مای گاد بابایی بیچارت ویلون میوه فروشی ها شده اوه اوه دلم بازم میوه خواست من رفتم میوه بخورم بشه نوش جونم بیاد بشه گوشت و خونت ناناسم ...
31 خرداد 1392

جشن ایران

دیشب نتایج اتخابات ریاست جمهوری رو اعلام کردن و کاندیدای منتحب منو باباییت رئیس جمهور شد گلکم دیروز منو بابایی و عمه سحرت باهم رفتیم شیخ تپه واسه جشن گرفتن تو ستاد البته بیشتر تماشا مردم واقعا خوشحال بودن جات خالی عزیزم فشفشه و رقص و شادی همه جا بود امیدوارم این شروعی جدید برای کشور عزیزم باشه کشوری که قراره تو هم بیای و باهامون توش زندگی کنی کشوری که بجای ناامیدی امید توی چشمای جووناش و مردمش و تو ، عزیزم موج بزنه ...
26 خرداد 1392

خاطرات بد

عزیزم گلم دیشب نشسته بودم که دلم بدجور هوای دیدنت رو کرد رفتم عکسای MRI رو آوردم تا یکم نگات کنم دستات پاهات همه چیت معلوم بود گلم چشمات و دهنت رو هم دیدم که یهو یاد خاطرات بدی که اتفاق افتاده بود افتادم اینکه تو هفته 15 بعد آزمایش غربالگری خانم دکتر بهم گفت احتمالا نینیت مشکل داره و دل منو بابا خیلی شکست و من 5 روز رفتم تبریز پیش مامان جونی و با هم رفتیم دکتر و سونوگرافی تا از سلامتیت مطمئن بشیم و اون شبای بد که تا صبح از نگرانی خوابم نمیبرد و اینکه تو اون سونوگرافی هردو دستت تو دهنت بود و داشتی انگشتاتو میک میزدی و دکتر گفت این نی نیه شما چقده گرسنشه هر دو دستشو کرده تو دهنش و مامانجونت با خنده گفت به باباش رفته و اینکه همه نگران ب...
23 خرداد 1392

برات مینویسم

خوشگلم گلم نینیه نازم دارم الان بهت فکر میکنم و برات مینویسم قربونت برم بس که نقلی و کوچولویی تا چند روز پیش کسی متوجه نمی شد که حاملم دو سه روزه عمه سحرت خونه ما مهمونه و برا خودش یه مانتوی سبز خنک خریده که من ازش کش رفتم چون خیلی راحت و خوش رنگ بود با این مانتو تو خیلی خود نمایی می کنی گلم طوری که همه با یه حیرتی بهم نگاه میکنن که این شکم تا دیروز کجا بود ؟ ...
22 خرداد 1392

لگدهای نی نی

سلام خانم گلم کوچولوی خوشگلم امرو ماشاله قوی شدی ضربه های محکم میزنی فکر کنم نشانه گیریت هم بهتر شده عزیزم دیگه کم کم شبا رو نمی تونم خوب بخوابم تو که بزرگتر میشی شکم مامان هم بزرگتر میشه و به هر طرف که میچرخم سنگینی میکنه و با هر فشار کوچیکی درد میکنه عزیزم مواظب خودت باش امیدورام همینجور سالام و سلامت رشد کنی خانمم ...
20 خرداد 1392

21 هفتگی

دخملیه نازم تازه وارد 21 هفتگیت شدی مبارکه گلم دیگه یه جا بند نمیشی و قدرت لگدات اونقدر شده که کامل کامل محسوس باشه سرکار وقتی سرم شلوغ نیست دستمو رو شکمم میزارم تا تکونات رو حس کنم و باهات حرف بزنم برات آهنگ کلاسیک میزارم و با هم گوش میدیم عزیزم دلم میخواد هر روز برم بازار برات لباسای گل گلی و خوشمل بخرم هر چیزی رو که میبینم تو رو با اون تصور میکنم هر چیزی که میخورم بخاطر تو میخورم بعد اومدن شما تو دلم بابایی مهربونت مهربون تر شده اونقدر مهربون شده که یه ساعت هم بدون اون نمیتونم دووم بیارم میدونه میوه تازه دوست داری پس هر روز لطف میکنه یه عالمه میوه تازه توت فرنگی زرد آلو توت و اینا میخره برات تا نوش جون کنی عاشقه همونقدر که من ...
19 خرداد 1392

نی نیه نازم

سلام عزیزم قربونت برم که هر روز داری ماشااله قویتر و زرنگتر میشی الان دیگه تو تمام ساعات روز می تونم تکوناتو حس کنم فکر نمی کنم تو دنیا چیزی لذتبخش تر از این هم وجود داشته باشه هر روز صبخ باباییت میاد بهت سلام میکنه و باهات شوخی میکنه هر دومون برای اومدنت داریم روز شماری میکنیم نمی دونم قراره این چند ماهو برا اومدنت چطور صبر کنم ...
19 خرداد 1392

اومدن نینیه گلم

سلام نینیه گلم امروز بعد مدتها که از اومدنت با خبر شدم برات می نویسم مدتها بود دلمون نی نی می خواست یه نوگل تا به زندگیمون یه رنگ جدید ببخشه تا اینکه تصمیمیمون قطعی شد همون ماه اول یه روز صبح که اصلا انتظارشو نداشتیم دو نفر به خوابم اومدن و گفتن که یه نی نی تو دلم دارم بیدار که شدم تنها تستی که تو خونه داشتیم امتحان کردم و در کمال ناباوری خط دومش کمرنگ ظاهر شد و با جیغ و داد و تعجب باباییتو صدا زدم و گفتم داریم نی نی دار میشیم اصلا باورم نمیشد که به این زودی اومدی چون خیلی میترسیدم که نیای بابایی هم که انگار براش مثل من عجیب و غیر منتظره بود رفت نشست پشت کامپیوتر و رفت تو فکر نمی دونم چقدر از خدا تشکر کنم که تو رو با عشق و مثل ی...
17 خرداد 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ناز ببه می باشد